سكونت گاه ها خود به دو دسته تقسيم ميشوند:

1- سكونت گاهايي كه در فصل بهار و تابستان در باغ ها جهت نگهداري و مراقب از درختهاي ميوه احداث مي شود ، اين سكونت گاه ها در اصطلاح محلي "سايبان" مي گويند. براي احداث اين سكونت گاه ها سنگ چين بدون استفاده از ملات گل و سقف آنها از تيره هاي چوبي و لايه اي از شاخ و برگ درختان استفاده ميشود .

2- سكونت گاهايي كه در فصل هاي زمستان و بهار در مراتع از آنها  استفاده ميشود، براي اين سكونت گاه ها كه از كه اصطلاح محلي "گاش" مي گويند. مجموعه اي از خانه هاي به هم پيوسته است كه به صورت چهار گوش محوطه اي محصور نموده است، معمولا تعدادي از مردم باهم  دست به ايجاد چنين سكونت گاهي ميزنند كه آن محل را به نام كه بيشتر از بقيه دام دارد و زمين سكونت گاه مطلق به آن است خوانده ميشود، خانه هايي كه در كنار يكديگر بنا شده است هر كدام مطلق به يك عضو گله است كه در خانه به سمت محوطه ي گاش باز ميشود محوطه ي گاش براي استفاده ي عمومي است ولي خانه ها هر كدام براي رسيدگي و آذوقه دادن شخصي به دام هاست، در كنار ورودي گاش يه خانه ي مناسب تر جهت چوپان احداث ميشود كه لوازم اوليه زندگي در آن يافت ميشود چوپان موظف است كه در روزهاي آفتابي و مناسب زمستان گله را از گوش بيرون ببرد و تا هنگام غروب در مراتع موجود بچراند. اعضاء گاش هر روز براي شب دامها آذوقه مهيا ميكنند و هر كس در خانه شخصي خود تداراك پذيرايي از دام هاي خود را ميبيند .هنگامي كه چوپان ، گله را به محل گاش برگرداند اعضا در جلوي در گاش براي تفكيك دام هاي خود مي ايستند، اين كار براي بار اول قدري مشكل است ولي از روزهاي بعد به علت علاقه دام ها به آذوقه داخل خانه ها ، دام ها به راحتي از جلوي درب گاش از هم ديگر  جدا ميشوند.

مصالح ساختماني بناي گاش بسيار ساده است و به غير از چوب كه براي پوشاندن سقف به كار ميرود و نيز مختصري درب و پنجره كه از روستا به آنجا منتقل ميشود بقيه مصاح از محل گاش تهيه ميشوند كه عمدتا سنگ و گل مي باشند.

تقريبا از ماه دوم فصل بهار اين سكونت  گاها ترك ميشود چون به علت سرسبز شدن مراتع و هواي مناسب ديگر نياز به بازگشت گله به گاش نيست، از اين به بعد تنها چوپانان همراه دام ها به سر ميبرند و صاحبان آنها به روستا بر ميگردند و هر روز صبح مردم براي دوشيدن دام ها و شير دادن خلمه ها (بزغاله ها و بره هاي كوچك) به برگاه(خوابگاه گله) مراجعه ميكنند و پس از انجام كار خود مجددا" به روستا باز ميگردند.

مردم اين خطه از كشورمان جهت باران خواهي علم را زينت مي دهند و آن را به دوش گرفته و بر سر مزار مردگان مي روند و از خداوند طلب باران مي كنند و معتقدند خداوند رحمت و باران را نازل خواهد كرد و بر اين عقيده اند باران الهي بلافاصله شروع به باريدن مي كند. در پايان اين مراسم گوسفندي را قرباني و از گوشت آن وليمه اي طبخ و بين مستمندان تقسيم مي كنند. همچنين مراسم ديگري هم براي تمناي باران در برخي مناطق كلات برگزار مي گردد. در جريان اين مراسم يك جمجمه الاغ را بر سر چوبي قرار داده و چوب را پسر بچه اي بدوش مي گيرد. تعدادي ديگر از پسر بچه ده تا 15 ساله نيز به دنبال او در كوچه و پس كوچه هاي محل راه مي افتند و به در خانه هاي مردم مي روند، صاحب خانه كاسه آب را روي سر افراد مي ريزد و به آنها شيريني مي دهد و بدين گونه از خدا طلب باران مي كند.

در كلات ، عروسي در زماني حدود 72 ساعت برگزار مي شود . از اين 72 ساعت ؛ 24 ساعت مقدمة عروسي است ،24 ساعت اصل عروسي و 24 ساعت پايان عروسي .
اما آنچه عموم مردم شاهد و شريك آن هستند همان 24 ساعت اصلي است كه همه حضور دارند . اين 24 ساعت ازساعت 14 يك روز آغاز و به ساعت 14 روز بعد ختم مي شود. در اين 24 ساعت اتفاقات متعدد و زيبايي به وقع مي پيوندد كه بطور خلاصه عبارتند از :
۱-حمام بردن داماد :
در ابتداي مراسم و پس از حضور گروهي از جوانان و آغاز به نواختن دُهُل و سُرنا توسط «عاشق ها « ، داماد را به حمام مي برند. پس از استحمام جهت پوشاندن لباس نو ، داماد به خانه « ساقدوش » كه او را « براكه » مي نامند مي رود . در آنجا بين براكه و داماد هدايايي كه عمدتاً لباس است ، ردّ و بدل مي شود . بعد داماد ، كت و شلوار خود را مي پوشد و رسما داماد مي شود .
نگاه كن ، داماد را كه در اين لباس چه برازنده و خوش قيافه شده است . و اينگونه مي گويند:

« شب وصال كم از صبح پادشاهي نيست »

۲-رقص هاي سنتي ، آييني و رزمي :
ميهمانها همچنان از راه هاي دور و نزديك مي رسند . حالا تعداد ميهمانان اعم از مردان و زنان به قريب 1000 نفر مي رسد . اكنون ، عاشق ها ، به نواختن آهنگ هاي سنتي خود مي پردازند و مردان و زنان ، جداجدا و هرگروه بعد از گروه ديگر وارد ميدان مي شوند تا در حلقة رقص وارد شوند و بانظمي ويژه به اجراي حركات رزمي و آييني بپردازند .

۳-شام و ادامة رقص ها :
با تاريك شدن هوا در روز اول عروسي ، رقص ها گرداگرد شعله هاي آتش ادامه مي يابد تا زماني كه صاحب مراسم اعلام كند « شام » آماده است . آنگاه همه دست از رقص و پايكوبي مي كشند و مي نشينند تا شامشان كه عبارت از « آبگوشت » است ميل كنند . پس از شام دوباره رقص ها از سرگرفته ميشود و از سوي داماد و خانواده و اقوام نزديكش ، پول نقد يا پارچه هاي زينتي بر سر كساني كه در حلقه رقص قرار دارند ، شاباش مي شود .

۴-حنابندان :
پايان بخش مراسم شب عروسي ، « حنابندان » است . گروهي از جوانان خانواده داماد ، حنايي را كه از قبل آماده كرده اند ، درميان صداي دُهُل و سورنا به طرف خانه عروس مي برند . درخانه عروس و در حالي كه مدام مي خوانند و مي رقصند ، ابتدا به دست و پاي عروس و بعد به دست هاي داماد حنا بسته مي شود . حنا بندان كه به پايان مي رسد ، شب عروسي هم تمام مي شود . در خانه داماد – البته – بسياري مي مانند تا صبح فردا با صبحانه و ديگر مراسم از ميهمانان پذيرايي كنند .
۵-كُشتي :
روز دوم عروسي با اعلام عمومي براي خوردن صبحانه در خانه داماد آغاز مي شود و كشتي باچوخه كه رقابت بسيار پُر هيجان و جالبي است .در اينجا همه به كُشتي علاقه دارند . حتي گاه پيران هم پاچه ها را بالا زده و « چوخه » مي پوشند تا كُشتي بگيرند و به ياد جواني و پهلواني زورآزمايي كنند . در پايان كُشتي ها كه هدف اصلي گرفتن « قند اول » است ، نفر اول مشخص مي شود و معمولاً يك گوسفند از خانواده داماد جايزه مي گيرد . در سالهاي اخير تا مشخص شدن نفرات ششم و هفتم هم كُشتي ادامه مي يابد.

۶-عروس كشان :
هنوزمراسم كُشتي گرفتن پايان نيافته كه چند تن از زنان و مردان بزرگتر فاميل به همراه داماد و ساقدوش براي آوردن عروس به خانه اش مي روند . اگر عروس و داماد ساكن يك روستا باشند حتماً عروس كشي بوسيله اسب و ماديان انجام مي شود . داماد سوار اسب و عروس سوار ماديان مي شود . اين مراسم را اصطلاح « بستن سرعروس »مي نامند . به هنگام آوردن عروس ، زن ومرد دردسته هاي پرشور به رقص و پايكوبي مي پردازند و پيشاپيش داماد و عروس حركت مي كنند.


۷-ناهار و پايان مراسم :
ناهار خوردن كه شامل گوشت و برنج به شكل « يخني » است پايان بخش مراسم عروسي در 24 ساعت اصلي است . پس از آن ، داماد ، جاي مشخصي مي ايستد و ميهمانان از او خداحافظي مي كنند.

در منطقه كلات زبان و لهجه‌هاي مختلفي رايج است كه از ميان آنها مي توان به ساكنان فارسي زبان، تركي زبان و كرمانج اشاره كرد. پيشه كلاتي‌ها با توجه به شكل جغرافيايي و آب و هواي منطقه عمدتاٌ كشاورزي، دامداري، باغداري و بويژه شاليكاري مي باشد. محصول برنج كلات از انواع بسيار مرغوب برنج در ايران به شمار مي رود. جشن‌هاي عروسي بويژه در روستاها با مراسم ويژه اي از قبيل اجراي رقص‌هاي سنتي و آئيني و كشتي با چوخه، همراه است. طب سنتي در اين منطقه كاربرد ويژه اي دارد و هنوز مداوا با داروهايي از قبيل كات كلوخ، قدومه كلاتي، استاقدوس و مانند آنها در بين مردم رواج دارد. همچنين سنت همياري (ياوري) در كاشت، داشت و برداشت غلات در منطقه كلات مورد احترام برزگران و كشاورزان مي باشد.

X