-زماني كه افراد مشغول صرف غذا ميباشند اگر تكه ناني به طور قائم بايستد ميگويند مهمان مي آيد و چنانچه آن تكه نان ، تكه نان كوچكتري را نيز تحمل كند ميگويند مهمان بار دارد.اگر يكي از لنگه كفش ها بر ديگري سوار شود معتقدن مسافرتي پيش مي آيد. اگر كف دست ها به خارش آيد فرد به پول مي آيد.اگر پلك چشم راست پر بزند نشانه ي خبر شادي بخش و پلك چشم چپ نشانه ي خبر ناگوار است.

-اگر دختري شوهر داده شود و قبل از اينكه به خانه ي شوهر برود ، شوهرش بميرد آن دختر بديمن و بد قدم محسوب ميگردد و يا سر خورد ناميده ميشود و ديگر كمتر كسي حاضر به ازدواج با او ميشود.

-در گذشته اگر كسي به بيماري تب و لرز (توفرشا)مبتلا ميشد يكي از افراد خانواده اش به خانه ي فردي كه يك زن او مرده و يكي را طلاق داده و با سومي زندگي ميكند مراجعه نموده و از لاي در خانه به طوري كه شناسايي نشود قاش يا ظرفي را عبور داده و آن فرد ميگويد زن مرده ، زن طلاق،زن در خانه براي توفرشا چه خوب است؟ آن فرد هر چه در ظرف او قرار داده ميشد، مي آورد و به خورد بيمارش مي داد و بيمار شفا پيدا مي كرد.

بسياري از آداب و يا باورهاي مردم ، ريشه در تاريخ و تمدن و فرهنگ ايران باستان دارد زيرا با اسلام آوردن ايرانيان نه تنها برخي از عادت ها و باورهاي مردم كه منع شرعي نداشت از ميان نرفت كه با تغيير جزئي، شكل قديمي آنها همچنان باقي مي ماند از اين رو لزوم مطاله عقايد عاميانه در جامعه سنتي به منزله يكي از عناصر فرهنگ جامعه نبايد از نظر دور داشت چون از سوي نشاني از قدمت فرهنگ جامعه و از سوي ديگر گواهي بر وابستگي عميق مردم به باورها يشان ميباشد.

احترام به چراغ:

بعضي از اوقات حتي افرادي به چراغ قسم ياد ميكنند مثلا مي گويند(به همين روشنايي قسم).

اهميت به نان:

مردم منطقه كلات براي نان اهميت ويژه اي قائل هستند بطوري كه گاه به آن قسم ياد ميكنند و مي گويند(به اين روزي خدا قسم) و اگر در مسير رفت و آمد مردم تيكه اي نان يافت شود فورا آن را برداشته، بوس ميكنند و در جاي امني مي گذارند.

عطسه:

هر گاه در ابتداي شروع كاري يا آغاز مسافرتي به وسيله ي يكي از افراد حاضر عطسه اي زده شود ميگويند صبر آمد و لازم است در انجام آن كار و يا به وقت دگير موكول گردد.اما اگر عطسه دو بار پشت سر هم  تكرار شود ميگونيد خنثي شد و انجام كار بلامانه است .

اعتقاد بر اين است كه افراد و بچه هايي كه مورد چشم زخم دچار ناراحتي ها و درد هاي مبهم ميشوند. اين افراد بيمار را به وسيله ي افرادي سر شناس درمان مي نمايند و درمان از اين قرار است كه  فرد نزديك بيمار افرادي را كه با بيمار رو به رو شده اند براي آن فرد سر شناس نام ميبرد و او اسامي اين افرد را با ذغال يا مداد بر روي تخم مرغي مي نويسند با شيوه خاص تخم مرغ را بين دو  سكه قرار ميدهد و بدون اينكه فشاري به آن وارد نمايد در موقع تكرار اسم فردي كه چشم زخم زده است تخم مرغ به طور معجزه آسايي مي شكند وبعد از آن حال بيمار رو به بهبودي ميگذرد.

چشم زخم: در اين باره اعتقاد محكمي در بين اهالي كلات نادر وجود دارد مبنا  بر اين كه افراد خواستي هستند كه با قدرت چشم(چشم شور) خود مي توانند به ديگران صدمه برسانند، اين افراد عموما پيشرفت و ترقي و ثروتمند شدن اشخاص ديگر را در زمينه هايي كه جلب توجه نمايد مورد آسيب قرار ميدهند. افراد براي مصون ماندن از اين آسيب بايد وقتي به اين افراد مي رسند آيت الكرسي خوانده و به اطراف خود فوت نمايند. البته براي محفوظ ماندن از آسيب چشم زخم دعايي مخصوصي نيز وجود دارد كه برخي آنرا از ملا هاي محل گرفت و در جاهاي لازم گرفته و نصب مي نمايند.

حتي در گذشته  براي حيوانات اين دعا تهيه و بر گردن آنها آويز ميشود. همچنين اعتقاد بر اين است كه چشم زخم 2 نوع است:1-ناشي از بخل 2- ناشي از محبت منظور اين است كه بعضي اوقات طرف مقابل را دوست دارد و به اندازه ي به او خيره ميشود كه چشمش ميزنند.

مردم به داماد روي خوش نشان نميدهند و ميگوند شاخ گاوي بدتر از داماد نيست، همه افتخارات براي پسران است و دختران در بسياري از مواقع با خفت و خواري رو به رو ميشوند ، مردم جهاز دادن به دختر را ننگ ميدانند و در بعضي مواقع شير بها هم دريافت ميكنند،اما در عوض براي پسران خود آنچه نياز باشد تهيه و خريداري ميكنند. لذا جهاز عروس تمام به وسيله ي پول داماد خريداري ميشود ابتدا رسم جهاز دادن داماد در شهرهاي شمالي استان خراسان مثل  قوچان، شيروان و درگز به چشم ميخورد.

مردم سعي ميكنند شير به دست آمده از گاو گوسفند و بز را به محصولاتي تبديل كنند كه نگهداري آنها در دراز مدت ممكن و به آساني هم  حمل شوند بدهي است كه اين كار به روش سنتي و بسيار ابتدايي انجام ميگيرد براي اين كار پس از دوشيدن شير بسته به نوع مصرف آن به اندازه هاي مختلف حرارت ميدهند اگر بخواهند ماست تهيه كنند آن را تا حد جوش حرارت ميدهند البته اين ماست قابل تبديل به كره و دوغ نيز ميباشد، پس از آنكه شير جوشيد آن را ميگذارند قدري سرد شود سپس آن را در ظرفي مناسب با مقداري ماست هم ميزنند و روي آن را پتو يا پارچه هاي ديگري قرار ميدهند اين مراحل انجام شده را مايه كردن ماست ميگويند. پس از مايه كردن دو الي چهار ساعت آن را به همان حال رها ميكنند و بعد پارچه يا پتويي روي آن را كنار زده ميگذراند كاملا سر شود . پس از سرد شدن ماست براي خوردن آماده است. مصرف ديگر ماست جهت به دست آوردن كره(مسكه) مي باشد براي اين كار ماست را با مقداري آب در ظرفي از پوست(تلم) قرار ميدهند و آن را از يك سه پايه آويزان ميكنند و با ابزاري به نام (تلم چه) آنرا به مدت حدود 2 ساعت  به هم ميزنند در پايان اين عمليات ماست داخل آن به كره و دوغ تبديل ميشود. كره را از روي دوغ (ملاقه) بر ميدارند و دوغ را از سوراخ پايين تلم تخليه ميكنند. دوغ مازاد بر مصرف  را در كيسه هاي  مخصوص ريخته و به ماست "خيكي" تبديل ميكنند.اين ماست را در خيك هاي مخصوص( كه از پوست بز تهيه ميشود) اين ماست را به روش هاي مدام تازه كرده و شير برنج و زيره به آن مي افزايند و در تمام مدت سال در سر سفره مردم روستا پيدا ميشود اما كره به دست آمده راچنانچه زياد باشد ميجوشانند و به روغن زرد تبديل مينمايند. و از كره يك نوع غذاي مخصوص تهيه ميكنند كه فطير مسكه نام دارد. غذاي ذكر شده غذاي اغلب افراد در فصل به اصطلاح شيروماست است.

اخيرا روش فوق براي تهيه كره عموميت خود را از دست داده روش جديد به اين شكل است كه شير را  ابتدا با چرخ شير به خامه  و خامه را مايه كرده سپس در داخل ظرف ، آن را هم مي زنند. اين روش ساده تر و كم زحمت تر است و كيفيت روش قبل را ندارد.

از شير پنير نيز درست ميكنند و براي اين كار شير را كمي گرم كرده و يا در معرض گرماي خورشيد قرار ميدهند ،سپس مايه ي مخصوص پنير به آن مي افزايند و روي آن را پوشانده و گرم نگه ميدارند و سپس حدود دو ساعت روي آن را باز گذاشته تا سرد شود و آنگاه در پارچه هاي كرباس قرار داده تا آب آن خارج شود و سنگي روي آن گذشته تا سفت شود از آب پنير لر(1) تهيه ميكنند.

پشم و موي دامها  فرآورده ديگري هستند از پشم براي تهيه رخت خواب عروس و فرش، نمد و نيز خمينه(پوشاك مخصوص چوپان) و از موي بز براي تهيه ريسمان روكش جوال، پلاس و... استفاده ميشود.

 ____________________________________________________________

1-  لر: وقتي شير را مايه پنير ميزنند بعد از 3-4 ساعت آن را به صافي ريخته و پنير آن را صفت ميكنند آب حاصل از پنير را جوشانده و دوباره به صافي ريخته، آنچه در صافي ميماند لر نام دارد و از پنير دلپذير تر است.

 

X